شعربرگشت از کربلا
آمدم از کوی یارباشوروشین
من زیارت کرده ام قبرحسین(ع)
آنجایی که دارد حال وهوایی عجیب
سامرارفتم کنارقبر مولایی غریب
ازدحام جمعیت حال وهوایی خاص داشت
شوروحالی حرم حضرت عباس (ع) داشت
گوئیا محشرکبری بپا شده بود
مامن عشاق بسیارکربلاشده بود
یادطفلان حسین(ع)بودم درخیمه گاه
خون دلهاخورده ام من درکنار قتله گاه
گرچه زهرا(س)بود میزبان زائران پسرش
جگرم پاره پاره شده بایاد ناه های مادرش
هنوز می آمد صدای گریه های حضرت رباب
که می گفت پسرم عمومی آیدآرام بخواب
اربعین بودوخواهری میهمان برادر
گریه می کرد و بامشت می زدبه سر
می گفت برخیز واز من بپرس هرسوالی
از دخترت نگوکه آمده ام بادست خالی
میان خرابه های شام کنار سرت
آنقدرگریه کرد تاجان داد دخترت
سروده جهان میهن(علمدار)1394
نظرات شما عزیزان: